8. آذر 1401 - 20:29   |   کد مطلب: 40150
انقلاب اسلامی خط بطلان سلطه مآبی
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار میلیون‌ها بسیجی سراسر کشور، انقلاب اسلامی را عامل خروج کشور از هویت وابستگی، رهایی از آویزان بودن به انگلیس و آمریکا و تبدیل شدن به یک هویت مستقل و مستحکم دانست که روی پای خود ایستادن، حرف قدرتمندانه زدن و باج ندادن آنها سبب بیداری ملت‌ها شده است و این استقلال، اقتدار و مقاومت علت اصلی مخالفت و دشمنی غرب با ایران اسلامی است.

به گزارش بهارانه، گزاره‌های خبری: وسلی کلارک فرمانده سابق آمریکایی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (‌ناتو)‌ در سال 2007 می‌گوید: «۱۱ سپتامبر بهانه‌ای بود برای ویران کردن عراق، لبنان، سوریه، لیبی، سومالی، سودان و ایران. تمام 6 کشور به غیر از ایران با جنگ نابود شدند؛ ولی به دلیل قدرت نظامی ایران، استراتژی به نابودی نرم تغییر کرد.»

 سیمور هرش روزنامه‌نگار و نویسنده آمریکایی در مجله «نیویورکر» در مقاله‌ای با عنوان تغییر مسیر (The Redirection) که در مارس سال 2007 میلادی منتشر شد می‌گوید: «دولت جورج دبلیو بوش موافقت‌نامه‌ای را با هدف تضعیف ایران، عراق و سوریه با حکومت‌های سنی حاشیه خلیج‌فارس منعقد ساخته بود که منجر به تقویت گروه‌های سنی افراط‌گرا در منطقه خاورمیانه شد؛ گروه‌هایی که تصور و برداشتی جنگ‌طلبانه از اسلام داشتند». 

گزاره‌های تحلیلی:رهبر معظم انقلاب اسلامی علت‌العلل دشمنی غرب با انقلاب اسلامی را بر هم زدن ارکان نظام سلطه و به چالش کشاندن رابطه بردگی و غارت کشورهای صاحب منابع در منطقه توسط غرب می‌دانند که نتایج زیر را در پی داشت: 

اولا؛ انقلاب اسلامی، نظام مطیع و فرمانبرداری چون پهلوی که حیاط خلوت آمریکا، انگلیس و سایر سلطه‌گران غربی بود را از کف‌شان ربود کاری که در ملی کردن صنعت نفت با کودتای آمریکایی ناکام ماند. ثانیا؛ با مانایی توأم با قدرت و پیشرفت در این مسیر باعث برانگیختن روحیه آزادگی و استقلال‌خواهی در منطقه و حتی جهان شده است که دومینووار بساط استثمار و چپاول آنها را برچیده است. ثالثا؛ بر اساس شواهدی که از دید متفکران و سیاست‌مداران غربی و آمریکایی پنهان نمانده است، افول هژمونی آمریکا و فروپاشی لیبرال دموکراسی غرب را به ارمغان آورده است و رابعا؛ نشان داده راه برون‌رفت از مشکلات نه تنها هماوایی و همراهی با سیاست‌های غربی بلکه پرداختن به ساخت درونی قدرت است چرا که غربی‌های دو رو و دغلباز به مثابه «رفیق دزد و شریک قافله‌اند» که برای حفظ برتری خویش در ابعاد مختلف از جمله اقتصاد و در جهت نهادینه کردن غارت منابع خام کشورهای غنی و برخوردار منطقه از یک‌سو و حفظ هویت وابستگی و مصرف‌کنندگی آنها؛ طرح‌هایی به اسم پیشرفت، دموکراسی، صلح و ثبات از طریق ساختارهای اجیر خود در سازمان ملل ترسیم کردند که نتیجه پیروی و رفتن در راهشان چیزی جز عقب‌ماندگی، خفقان، جنگ و ناامنی نبوده و نخواهد بود مثل سوریه، عراق، افغانستان و لیبی. 

نکته پایانی؛ در تبیین دقیق فتنه‌های متنوع و متکثری که در مسیر ایران اسلامی توسط غرب طراحی و اجرا شده، باید گفت: این بیش‌فعالی در حقیقت مهر تأییدی است بر درستی راه مقاومت، استقلال و آزادگی که هزینه آن به مراتب کمتر از تسلیم شدن در برابر آنان است و همه این سراسیمگی و تلاش بیش از حد تصور دشمنان علیه کشور، نشانه ضعف و رو به زوال بودن آنهاست. چرا که «الغريق يتشبث بکل حشيش. انسان در حال غرق شدن، به هر شاخه خشکيده‌اي چنگ مي‌زند، تا خود را نجات دهد.»