به گزارش بهارانه، اواخرسال 1393 موسسه فرهنگی و هنری خاطرات مدادرنگی در شهرمان شروع به کار کرد. اکنون بعد از یک سال تلاش و فعالیت، در آستانهی ورود به دومین سال فعالیت با موسس و مدیر عامل آن، آقای سعید جلیلی هنرمند به صورت مبسوط دربارهی عملکرد و برنامههای آتی این موسسه وارد گفتگو شدیم.
- آقای جلیلی هنرمند! قبل از ورود به موضوع بحثمان مختصری دربارهی خود و فعالیتهایتان توضیح دهید.
جلیلی هنرمند: بنده متولد 1357، زاده و ساکن شهر بهارم. لیسانس زبان و ادبیات فارسی را از دانشگاه آزاد همدان و مدرک فیلمسازی را از انجمن سینمای جوان همدان اخذ کردهام. کار هنری را در سال 1376 با سرودن شعر شروع کردم و از همان سال عضو شاعران انجمن ادبی آیت الله بهاری هستم. در چند دوره رئیس و نایب رئیس این انجمن بودهام. در سال 1380 اولین و تنهاترین انجمن داستاننویسی شهرمان را تاسیس کردم. در سال 1381 دفتر ادبیات بهار را به کمک دوستان بنیان نهادم. سال 82 مقام دوم شعر منطقهی غرب کشور را کسب کردم. بیش از 30 مقام استانی و کشوری در رشتهی شعر دارم. تا به حال 3 مجموعه شعر به نامهای:
به چاپ رساندهام. و بسیاری از اشعارم در کتابها و مجلات سراسری به چاپ رسیدهاند. اما مهمترین و بهترین فعالیتم در این حیطه را تاسیس همین موسسه می دانم.
- چرا؟
جلیلی هنرمند: من معتقدم که بهار یکی از پر استعدادترین شهرها در زمینه فرهنگ و هنر است. شاهد سخنم هم هنرمندان تراز اولی هستند که در سطح کشور مطرحاند. زمانی که نسل ما فعالیت فرهنگی و هنری را شروع کردیم جایی برای پرورش افکار و خلاقیتمان نبود.
پس در نتیجه خیلی از هم نسلهای من، هنر را رها کردند. چون موازی با نبود یک بستر سازنده برای تشویق آنها یک فضای ضد هنری هم حاکم بود که مانع از پیشرفت آنها میشد. در حقیقت نسل من بیشترین قربانی را در فضای سنتی و بازدارندهی بهار دادند.
- شما اشاره داشتید به این که جایی برای پرورش هنرمندان نبود، پس ادارهی فرهنگ و ارشاد اسلامی چه نقشی در این وسط دارد؟
جلیلی هنرمند: درهمان سالها که ما شروع به فعالیت کردیم به تازگی، ارشاد از نمایندگی تبدیل به اداره شده بود. پس هنوز آن اداره هم جایگاه خود را به دست نیاورده بود. ضمن این که اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان تنها نهاد متولی فرهنگ، بیشتر کار نظارتی و حمایتی دارد. ما جایی را میخواستیم که بتوانیم در آنجا آموزش ببینیم و داشتههایمان را تقویت کنیم. شاید برای اداره واقعا مهم نباشد که شهرمان چه اندازه هنرمند داشته باشد. آنها طبق دستوراتی که ابلاغ میشود رفتار میکنند، اما هنرمندان برای آفرینش خلاقیت هنری با ابلاغ پیش نمیروند. در این مرحله است که نبود چنین موسسهای به چشم میآمد.
- پس شروع داشتن یک موسسهی غیرانتفاعی از آن زمان با شما بوده؟
جلیلی هنرمند: بله همین طور است. ما به خاطر بافت سنتی و بعضی اخلاقیات، بسیار در این امر عقب افتادهایم. از همان زمان که دچار این محدودیتها شدیم به فکر تاسیس جایی مثل موسسه بودم که خانوادهها بتوانند فرزندانشان را برای یادگیری و پرورش خلاقیت و حتی ارزیابی استعداد به آنجا بفرستند. اصلا یکی از دلایل عدم مهاجرتم به تهران همین مساله بود. همان طور که در جریان هستید ما بهاریها افرادی را موفق میدانیم که از بهار مهاجرت کردهاند. اما تعریف من از موفقیت تفاوت دارد. من میگویم؛ آنهایی که ماندهاند و دارند تلاش میکنند تا شهرشان پیشرفت کند موفقتر هستند.
- برسیم به خود موسسه. هدف شما از تاسیس این موسسه چیست؟
جلیلی هنرمند: بنده با توجه به تجربهای که در این دو دهه فعالیت فرهنگی و هنری به دست آوردهام، بهتر دیدم که این اهداف را برای موسسه تعریف و دنبال کنم:
- آیا شما به کاری که شروع کردهاید ایمان دارید؟
جلیلی هنرمند: صددرصد ایمان دارم. من راهم را نه امروز که از همان بدو فعالیتهایم انتخاب کردهام. در این دو دهه، کم اذیت نشدیم وکم بدوُبیراه نشنیدیم. بسیاری به ما طعنهها زدند و ما را مشتی بیکار خواندند. اما به نظر من اهالی فرهنگ و هنر بهار، یکی از پاکترین و نجیبترین و در عین حال زجر دیدهترین گروههای فعال در بهارند. چرا که خودشان نه تنها راه را برای فعالیتشان باز کردند، بلکه سپر بلای نسل آینده هم شدند. از دیگر سو، من چند سال جوانیام را برای اخذ مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صرف کردهام. به همین راحتیها کوتاه نمیآیم. امیدوارم روزی برسد که حاصل زحماتم را ببینم.
- در این راه با چه موانع و مشکلاتی روبرو هستید؟
جلیلی هنرمند: در شهرهای بزرگ، کار فرهنگی کردن آسان است چرا که راه از قبل هموار شده است و شما فقط در مسیر قرار میگیرید. اما در شهری چون بهار موانع زیادی وجود دارد که گاهی مانع حرکتتان میشوند. هنرمند عوض اینکه به خلق اثرش بپردازد، تازه باید نهایت توانش را صرف فرهنگسازی و توجیه مخالفین کند. الان میتوانید منظور مرا از تعریف متفاوتم از هنرمند موفق بفهمید. هنرمندی که از بهار مهاجرت کرده خود را نجات داده است. خودش است و هنرش. اما هنرمندی که مانده است دارد در چند جبهه جهاد میکند. مشکل دیگر که احتیاج به فرهنگسازی دارد این است که مردم عزیز و فرهنگدوست شهرم باید آموزشهای فرهنگی و هنری را برای فرزندانشان یک نکتهی حیاتی بدانند. معتقدم همان قدر که آموختن زبان انگلیسی را برای بچههایمان لازم میدانیم، به همان قدر هم احساس نیاز کنیم برای مقولهی هنر. ما باید به این نتیجه برسیم که برای پرورش روح و روان فرزندانمان هم هزینه بپردازیم. هنر غذای روح است.
- کیفیت آموزش در موسسهی شما در چه حد است؟
جلیلی هنرمند: ما از همان بدو فعالیت مبنا را بر کیفیت نهادهایم. در این یک سال هر همشهری که به ما مراجعه کرده، راضی بوده است.
در این مجموعه اولویت ما در بهره بردن از استادان بومی است. در این مدت جواب مثبتی از این رویه گرفتهایم. شرکت در کلاسهای فرهنگی و هنری در شهرهای دیگر برای همشهریان عزیز مستلزم صرف هزینههای مالی و زمانی است. ما سعی کردیم با ارایهی کلاسهای آموزشی با کیفیت، توسط استادان باسواد و کار بلد بومی و تخفیف ویژه، هنرجوها را تشویق به آموختن و ماندن در بهار بکنیم.
- بر کارهای موسسه چه نهادی نظارت میکند؟
جلیلی هنرمند: مجوز موسسه خاطرات مدادرنگی از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد صادر شده است پس طبیعی است که بر فعالیتهای ما نمایندهی این وزارت، یعنی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان بهار نظارت داشته باشد. تا این جای کار هم، به ما لطف، نگاه خاص و ویژهای داشتهاند.
- ارزیابی شما در مورد فرهنگ بهار چیست؟
جلیلی هنرمند: ذاتا شهروندان بهاری دارای فرهنگ بالایی هستند، اما باز هم باید این مقوله تقویت شود. با وجود نهادها و موسساتی که فعالیت فرهنگی و هنری انجام میدهند روند این کار تسهیل میشود. نگاهها و قضاوتهای مردم نسبت به سالهای اولیه که شروع به کار فرهنگی و هنری کردم بسیار پیشرفت کرده است. اما برای رسیدن به حد مطلوب باید همه بسیج شویم. نام شهرمان، ما را به طرف فرهنگ سوق میدهد. همه چیز در گذر زمان نو میشود. ما هم ناچار به نو شدن هستیم. اگر هم نخواهیم زمانه مجبورمان میکند. بهار ما این پتانسیل را دارد که جزو بهترینها باشد.
- لطفا خلاصهای از فعالیتهای موسسه در سالی که پشت سر گذاشتید را بازگو کنید.
جلیلی هنرمند: بیشتر فعالیتهای امسال ما، در حوزهی ادبیات بود. البته در زمینهی تئاتر هم فعال بودیم. ما با هدف ترویج شعر و ادبیات در بین مردم و همچنین شناسایی و جذب افراد مستعد در این زمینه، 4 عصر شعر در پایان هر فصل برگزار کردیم که با استقبال مردمی مواجه گردید. به صورت مرتب و هفتگی کارگاههای شاهنامه، حافظ، عطار و تاریخ بیهقیخوانی داشتیم. کارگاههای آموزش شعر و داستاننویسیمان دایر بوده. بیشتر از 4 جلسه نمایشنامه خوانی تهیه و اجرا کردیم. 2 مورد هم با همکاری انجمن نمایش ارشاد اجرای نمایش داشتیم. اولی که یک کار کودک و نوجوان بود به اسم «قصههای وارونه» که به بخش جنبی جشنوارهی بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان راه یافت و نمایش سیاه بازی و شاد «پیروز و نوروز» که حسنختام فعالیتهای امسال ما بود، به مدت یک هفته در فرهنگسرای آیتالله بهاری، به اجرا درآمد. خدا را شکر، مردم عزیز استقبال خوبی داشتند و ما توانستیم لبخند را بر لبان مردم خوبِ شهرمان بنشانیم.
- درمورد فعالیتهای سال آینده برنامهریزی کردهاید؟
جلیلی هنرمند: البته! نقشهی راه موسسه آماده است. مجوز موسسه به گونهایست که دست ما را در اجرای بعضی برنامهها باز گذاشته است. در سال 1395 با خواست خداوند کارگاههای آموزشی برقرار خواهد شد و علاوه بر آنها اجرای تئاتر و کنسرت موسیقی از برنامههای اصلی ما خواهد بود. دیگر اینکه ما با ادارات و سازمانها، درباره اجرای پروژههای فرهنگی و هنریشان به مذاکره خواهیم نشست.
- در پایان اگر صحبتی دارید، لطفا بفرمایید.
جلیلی هنرمند: کار فرهنگی انجام دادن پشت گرمی و حمایت و هزینهی زیادی میطلبد. مسلما اگر حمایت خانوادهام نبود بنده در این دو دهه با این همه هجمه و سختیهای راه نمیتوانستم دوام بیاورم. از آنها برای بزرگواری و اعتمادی که به من کردند سپاسگزارم.
از همهی اهالی فرهنگ و هنر تقاضا میکنم که به ما کمک کنند. از مردم عزیز هم استدعا دارم که ما را یاری بدهند تا این نهال به درختی استوار تبدیل گردد. از دست اندرکاران محترم سایت نشاط شهر هم به خاطر حمایت از موسسه تشکر میکنم.
و جملهی آخر این که: در راه خویش، ایثار باید نه انجام وظیفه.